mastaneh

mastaneh

هنر درماني بياني چيست؟

۱۶ بازديد

هنر درماني بياني يك رويكرد يكپارچه و چند حالته است كه از روش‌هاي مختلفي از جمله نوشتن، موسيقي، هنرهاي تجسمي، نمايش و رقص براي كمك به افراد براي دستيابي به رشد شخصي استفاده مي‌كند. در اين نوع درمان، افراد با يك درمانگر آموزش ديده كار مي كنند كه به آن‌ها كمك مي كند واكنش هاي خود را نسبت به تجربه‌شان با اشكال مختلف هنر بيان، كشف و درك كنند.

اين فرآيند خودآگاهي است كه به بيان هنري به عنوان راهي براي رسيدن به رهايي احساسي متكي است. اين نوع درمان با تمركز بر خود فرآيند خلاق، استفاده از طيف وسيعي از مواد و بررسي تعدادي از تكنيك هاي مختلف به عنوان بخشي از مداخله درماني مشخص مي شود.

افرادي كه مشكلات روحي رواني را تجربه مي كنند ممكن است در تفسير يا توصيف احساس خود دچار مشكل شوند. استفاده از هنرهاي بياني مي تواند به افراد كمك كند تا درباره خودشان بيشتر بياموزند و احساسات خود را در زمينه درماني به اشتراك بگذارند.

انواع هنرهاي تجسمي درماني

به عنوان يك درمان چند حالته، هنرهاي تجسمي از چند نوع رويكرد تك مد استفاده مي كند. چهار نوع اصلي از هنرهاي خلاقانه كه اغلب در درمان هنرهاي بيان استفاده مي شوند عبارتند از:

هنر درماني

اين رويكرد شامل استفاده از هنرهاي تجسمي مانند طراحي، نقاشي و مجسمه سازي براي كار بر روي احساسات، افكار يا تجربيات است.

رقص درماني

اين نوع درمان شامل استفاده از حركت بدني و رقص براي كمك به افراد براي مقابله با علائم بهداشت رواني مانند اضطراب، استرس و افسردگي است.

موسيقي درماني

اين رويكرد از گوش دادن يا ايجاد موسيقي براي بهبود خلق و خو و كاهش اضطراب استفاده مي كند.

نوشتن درماني

اين رويكرد شامل بررسي افكار و احساسات از طريق نوشتن است. به عنوان مثال، افراد ممكن است در يك مجله درباره زندگي خود بنويسند يا آثار بياني مانند اشعار يا داستان‌هاي تخيلي خلق كنند.

توجه به اين نكته ضروري است كه انواع هنرهاي بياني كه در بالا استفاده مي شود نمونه هايي از روش هاي درماني واحد هستند كه به تنهايي مورد استفاده قرار مي گيرند. درمان با هنرها، بيانگر موارد متفاوتي است زيرا بسياري از اين تكنيك ها را ادغام مي كند و به جاي اينكه به يك رويكرد واحد محدود شود، ابزارهاي گوناگوني را در بر مي گيرد.

با استفاده از روش هاي مختلف و ادغام آن‌ها در راه‌هايي كه براي نيازهاي هر فرد مفيد است، اين روش درمان مي‌تواند تجربيات منحصر به فردي را ايجاد كند كه به مردم اجازه مي‌دهد احساسات، افكار، خاطرات و تجربيات خود را بهتر درك كنند.

تكنيك

درمانگراني كه هنرهاي تجسمي را تمرين مي كنند ممكن است از انواع مختلفي از تكنيك ها استفاده كنند تا درماني را ايجاد كنند كه به بهترين وجه متناسب با نيازهاي فرد باشد. چنين تكنيكي مي تواند شامل موارد زير باشد:

  •  نقاشي يا نقاشي با انگشت با اكريليك يا آبرنگ
  •  مجسمه سازي خاك رس
  •  ماسك سازي
  •  رقصيدن
  •  روزنامه نگاري
  •  شعر سرايي
  •  سايكودراما
  •  ترانه سرايي
  •  گوش دادن به موسيقي
  •  نقش آفريني
  •  ابتكار
  •  طرح بندي
  •  كلاژ
  •  چاپ
  •  نقاشي معرق
  •  خودنگاره
  •  عكاسي
  •  رنگ آميزي ماندالا
  •  فيلمسازي

علاوه بر استفاده از خواص درماني ابراز وجود از طريق هنر بيان، متخصصان همچنين از روش‌هاي روان درماني شامل رويكردهاي روان پويايي، شناختي- رفتاري و مبتني بر آگاهي ذهن استفاده مي‌كنند.

مقاله پيشنهادي: طرحواره‌ درماني چيست؟

تحقيق در مورد ترسيم تصاوير براي كاهش استرس

درمان از طريق هنرهاي تجسمي مي تواند به آن‌ها كمك كند هنر درماني ممكن است براي تعدادي از شرايط مختلف سلامت روان مفيد باشد كه هم براي بزرگسالان و هم براي كودكان قابل استفاده است. برخي از شرايط يا نگراني هايي كه ممكن است به آن كمك كند عبارتند از:

  •  اضطراب
  •  اختلال بيش فعالي- كمبود توجه (ADHD)
  •  غم و اندوه
  •  آسيب هاي مغزي
  •  شرايط پزشكي مزمن
  •  افسردگي
  •  اختلالات رشدي
  •  اختلالات اشتها
  •  مشكلات عاطفي
  •  مسائل بين فردي
  •  عزت نفس ضعيف
  •  اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
  •  فشار

اين رويكرد ممكن است در درمان كودكاني كه هنوز توانايي توصيف احساسات خود را ندارند نيز مفيد باشد.

هنردرماني

مزاياي هنرهاي تجسمي درماني

استفاده از هنرهاي بياني مي تواند مزاياي گفتاردرماني را افزايش دهد و به مردم اجازه دهد از استراتژي‌هايي استفاده كنند كه براي آن‌ها بهترين كار را مي‌كند. براي برخي از افراد، صحبت درباره تجربيات خود ممكن است شكل مورد علاقه آن‌ها براي كاوش در خود باشد. با اين حال، ساير افراد ممكن است از فعاليت‌هايي مانند كشيدن تصوير يا نوشتن در مجله سود بيشتري ببرند. بسياري از فعاليت هاي هنري براي طيف گسترده اي از افراد و در محيط هاي مختلف مناسب است. چنين فعاليت هايي اغلب مي توانند در هر محيطي با حداقل منابع مورد استفاده قرار گيرند. يك بررسي نشان داد كه هنرهاي تجسمي در زمينه هاي وسيعي از جمله مراكز اجتماعي، بي خانمان ها، مهاجران، بيماران سرطاني، بيماران تحت مراقبت از زوال عقل و بيماران تحت مراقبت هاي سرپايي استفاده شده است.

اثربخشي

تحقيقات نشان مي دهد كه استفاده از هنرهاي بيان براي اهداف درماني مزاياي متعددي را ارائه مي دهد. تعدادي از اين موارد شامل تقويت نقاط قوت و مهارت ها، رشد شخصي، كاهش علائم، بهبود ارتباطات و معناي تجربيات شخصي است. بررسي‌ها در سال 2021 در مورد استفاده از هنر درماني بيان در مراقبت‌هاي بهداشتي و پرستاري بزرگسالان به اين نتيجه رسيد كه اين رويكرد به بهبود همكاري بين بيماران، خانواده‌هاي آن‌ها و متخصصان مراقبت‌هاي بهداشتي كمك مي‌كند. يك مطالعه در سال 2019 نشان داد كه هنر درماني با بهبود عملكرد شناختي در افراد مسن كه داراي اختلال عصبي عصبي خفيف بودند مرتبط بوده است. به طور كلي ، مشخص شده است كه هنرآفريني داراي چندين اثر مثبت بر سلامت روان است. يك مطالعه در سال 2020 نشان داد كه يك فعاليت رنگ آميزي به كاهش اضطراب و بهبود روحيه در افراد مسن كمك مي كند. مطالعه ديگري نشان داد كه نقاشي تصاوير و نواختن آلات موسيقي به بهبود سلامت عاطفي زنان مسن كمك مي كند.

مزاياي هنر درماني مبتني بر آگاهي ذهن

اگر به فكر هنر درماني هستيد، نكات مهمي را بايد در نظر بگيريد. لازم نيست در هيچ يك از اين فعاليت ها آموزش يا تجربه داشته باشيد. همچنين لازم نيست در فرم هنري كه در طول جلسات خود بر آن تمركز كرده‌ايد، خوب عمل كنيد. هدف اين فرآيند آن چيزي نيست كه شما ايجاد مي كنيد. هدف اين فرآيند ايجاد آن است كه اهميت دارد. هنر درماني بيان براي همه مناسب نيست.

به عنوان مثال، اگر شك داريد يا مايل به شركت در تجربه خلاق نيستيد، ممكن است براي شما مناسب نباشد. همچنين ممكن است براي برخي از شرايط رواني مانند اسكيزوفرني مناسب نباشد. همچنين پذيرفتن و باز بودن ذهن در برابر تجربه خلاق بسيار مهم است.

اين شبيه شركت كردن در كلاس هنر نيست. تمركز شما بر يادگيري تكنيك‌هاي هنري نيست، بلكه بر روي تجربه احساسي دروني است كه در فرآيند هنري شركت مي‌كنيد، چه به شيوه پذيرا (مانند گوش دادن به موسيقي) و چه به صورت خلاقانه (مانند هنرآفريني).

چه طور بايد شروع كرد

اگر علاقمند به درمان هنرهاي تجسمي هستيد: اول، يك درمانگر را پيدا كنيد: اولين قدم شما اين است كه يك متخصص با آموزش و تجربه در هنرهاي بيانگر پيدا كنيد.
ما دركلينيك مشاوره و روانشناسي مستانه تلاش كرديم تا از بهترين متدها براي درمان استفاده كنيم.

بدانيد كه در انتظار چه چيزي هستيد: در طول يك جلسه هنر درماني بيانگر، درمانگر شما مي‌تواند با استفاده از برخي فعاليت‌هاي هنري رسا، شما را در فرايند بررسي احساسات شما راهنمايي كند. به عنوان مثال ، ممكن است درمانگر از شما بخواهد فعاليت هاي مختلفي را انجام دهيد، يا ممكن است بر اشكال خاصي از بيان مانند نوشتن يا رقص تمركز كنيد.

چرا شيوه هاي فرزندپروري در تربيت فرزندان اهميت دارد؟

۶ بازديد
چرا شيوه هاي فرزندپروري در تربيت فرزندان اهميت دارد؟

روانشناسان رشد، مدتهاست كه به نحوه تأثير والدين بر رشد كودك علاقه دارند. با اين حال، يافتن پيوندهاي علت و معلولي واقعي بين اقدامات خاص والدين و رفتارهاي بعدي كودكان بسيار دشوار است. برخي از كودكاني كه در محيط هاي بسيار متفاوت تربيت شده اند، بعداً مي توانند بزرگ شوند و داراي شخصيت هاي قابل توجه و مشابهي باشند .

.عليرغم اين چالش ها، محققان معتقدند كه بين سبك هاي فرزندپروري و تأثيرات اين سبك ها بر كودكان رابطه‌اي وجود دارد و برخي معتقدند اين تأثيرات بر رفتار بزرگسالان نيز تأثير مي گذارد.

چهار سبك فرزندپروري

در دهه 1960، روانشناس ديانا باومريند مطالعه اي را روي بيش از 100 كودك پيش دبستاني انجام داد. او با استفاده از مشاهده طبيعي، مصاحبه با والدين و ساير روش‌هاي تحقيق، برخي از ابعاد مهم فرزندپروري را مشخص كرد. اين ابعاد شامل استراتژي هاي انضباطي، پرورش، شيوه هاي ارتباطي و انتظارات از بلوغ قابل بررسي است.

بر اساس اين ابعاد، باومريند پيشنهاد كرد كه اكثريت والدين يكي از سه سبك مختلف فرزندپروري را نشان دهند. و در تحقيقات بعدي پيشنهاد كرد كه چهارمين شيوه فرزندپروري را نيز اضافه كنيم. هر يك از اين موارد تأثيرات متفاوتي بر رفتار كودكان دارد.

فرزندپروري اقتدارگرا

در اين شيوه فرزندپروري، از فرزندان انتظار مي رود از قوانين سختگيرانه اي كه والدين تعيين كرده اند پيروي كنند. عدم رعايت چنين قوانيني معمولاً مجازات را در پي دارد. والدين مستبد دليل اين قوانين را توضيح نمي دهند. در حالي كه اين والدين خواسته هاي بالايي دارند، اما پاسخگوي فرزندان خود نيستند.

آن‌ها از فرزندان خود انتظار دارند كه رفتارهاي استثنايي داشته باشند و مرتكب خطا نشوند، اما در مورد كارهايي كه فرزندانشان بايد در آينده انجام دهند يا از آنها اجتناب كنند، راهنمايي كمي ارائه مي دهند. اشتباهات، مجازات غالباً بسيار سخت دارند، با اين حال فرزندان آن‌ها اغلب در تعجب هستند كه دقيقاً چه اشتباهي كرده اند. باومريند مي گويد كه اين والدين "مطيع و وضعيت گرا هستند و انتظار دارند دستورات آنها بدون توضيح اجرا شود." آنها اغلب به عنوان سلطه گر و ديكتاتور توصيف مي شوند. آنها از كودكان انتظار دارند بدون سوال اطاعت كنند.

فرزندپروري معتبر

همانند والدين مستبد، كساني كه داراي شيوه فرزندپروري معتبر هستند، قوانين و دستورالعملي را وضع مي كنند كه انتظار مي رود فرزندانشان از آنها پيروي كنند. با اين حال، اين شيوه فرزندپروري بسيار دموكراتيك تر است.

والدين معتبر به فرزندان خود پاسخگو هستند و مايلند به سوالاتش گوش دهند. اين والدين انتظار زيادي از فرزندان خود دارند، اما آنها گرما، بازخورد و حمايت كافي را ارائه مي دهند. وقتي كودكان نتوانند انتظارات را برآورده كنند، اين والدين بيشتر پرورش مي دهند و مي بخشند تا تنبيه كنند.

اين والدين "استانداردهاي روشني را براي رفتار فرزندان خود نظارت و ارائه مي دهند. آنها قاطع هستند، اما مزاحم و محدود كننده نيستند. روشهاي انضباطي آنها بيشتر از آنكه تنبيهي باشد، حمايتي است. آنها مي خواهند فرزندان خود قاطع و همچنين داراي مسئوليت اجتماعي باشند. " تركيبي از انتظار و حمايت به فرزندان والدين معتبر كمك مي كند تا مهارت هايي مانند استقلال، خودكنترلي و خودتنظيمي را توسعه دهند.

فرزندپروري مجاز

والدين مجاز، كه گاهي اوقات به عنوان والدين دلسوز شناخته مي شوند، خواسته هاي بسيار كمي از فرزندان خود دارند. اين والدين به ندرت فرزندان خود را تنبيه مي كنند زيرا انتظارات نسبتاً كمي از بلوغ و خودكنترلي دارند. والدين تسليم كننده "بيشتر از آنچه خواستار باشند پاسخگو هستند.

آنها غير سنتي و نرم هستند، نيازي به رفتار بالغ ندارند، از درگيري اجتناب مي كنند." والدين مجاز به طور كلي با فرزندان خود به صورت پرورش دهنده و ارتباطي هستند و اغلب موقعيت دوست را بيشتر از والدين به خود مي گيرند."

فرزندپروري بدون مشاركت

علاوه بر سه سبك اصلي معرفي شده توسط باومريند، روانشناسان النور مكوبي و جان مارتين سبك چهارم را پيشنهاد كردند: فرزندپروري بدون دخالت يا غفلت انجام شود. اين والدين نيازهاي اساسي كودك را برآورده مي كنند، عموماً از زندگي فرزند خود جدا هستند.

آنها ممكن است از تغذيه و سرپناه فرزندان خود اطمينان حاصل كنند، اما از نظر راهنمايي، ساختار، قوانين يا حتي حمايت از آنها هيچ چيز ارائه نمي دهند. در موارد شديد، اين والدين حتي ممكن است نيازهاي فرزندان خود را رد يا ناديده بگيرند.

مقاله پيشنهادي: شناسايي اسكيزوفرني در كودكان

تاثير شيوه هاي فرزندپروري

اين شيوه هاي فرزندپروري چه تاثيري بر پيامدهاي رشد كودك دارد، علاوه بر مطالعه اوليه باومريند بر روي 100 كودك پيش دبستاني، محققان تعدادي مطالعه در مورد تأثير شيوه هاي فرزندپروري بر كودكان انجام داده اند. از جمله يافته ها: شيوه هاي فرزندپروري اقتدارگرا عموماً منجر به كودكاني مطيع و ماهر مي شود، اما از نظر شادي، شايستگي اجتماعي و عزت نفس در رتبه پايين تري قرار دارند .

شيوه هاي فرزندپروري معتبر منجر به كودكاني شاد، توانمند و موفق مي شود. فرزندپروري مجاز اغلب به كودكاني منجر مي شود كه از نظر شادي و خودتنظيمي در رتبه پاييني قرار دارند. اين كودكان بيشتر با مشكلات مربوط به قدرت روبرو هستند و تمايل دارند كه در مدرسه عملكرد ضعيفي داشته باشند. سبك هاي فرزندپروري بدون مشاركت در تمام حوزه هاي زندگي پايين ترين رتبه را دارند. اين كودكان تمايلي به خودكنترلي ندارند، عزت نفس پاييني دارند و نسبت به همسالان خود از صلاحيت كمتري برخوردارند.

فرزندپروري

مزاياي فرزندپروري معتبر

از آنجا كه بيشتر به والدين معتبر منطقي و عادلانه نگاه مي شود، فرزندان آنها بيشتر به درخواست والدين خود عمل مي كنند. همچنين، از آنجا كه اين والدين قوانين و همچنين توضيحاتي در مورد اين قوانين ارائه مي دهند، احتمال اينكه بچه ها اين درس ها را فراگيرند بسيار بيشتر است. فرزندان والدين معتبر به جاي رعايت قوانين به دليل ترس از مجازات (مانند والدين مستبد)، مي توانند علت وجود قوانين را درك كنند كه آنها عادلانه و قابل قبول هستند و براي رعايت اين قوانين تلاش مي كنند.

احساس دروني خود از آنچه درست و غلط است. گاهي شيوه هاي فرزندپروري تك تك والدين نيز با هم تركيب مي شوند و تركيب منحصر به فردي در هر خانواده ايجاد مي كنند. به عنوان مثال، مادر ممكن است سبك مقتدرانه اي را نشان دهد در حالي كه پدر از رويكردي مجاز تر حمايت مي كند. اين گاهي اوقات مي تواند منجر به سيگنال هاي مختلط شود. به منظور ايجاد يك رويكرد منسجم در مورد فرزندپروري، ضروري است كه والدين همكاري و تركيب شيوه هاي فرزندپروري منحصر به فرد خود را بياموزند.

محدوديت ها و انتقادات در مورد شيوه هاي فرزندپروري

شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد يك سبك فرزندپروري خاص با الگوي خاصي از رفتار مرتبط است، متغيرهاي مهم ديگر مانند خلق و خوي كودك نيز مي توانند نقش عمده اي را ايفا كنند. همچنين شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد رفتار كودك مي تواند بر شيوه هاي فرزندپروري تأثير بگذارد. يك مطالعه منتشر شده در سال 2006 نشان داد كه والدين كودكاني كه رفتارهاي دشواري از خود نشان مي دهند، به مرور زمان كنترل كمتري از خود نشان مي دهند. چنين نتايجي نشان مي دهد كه بچه ها ممكن است رفتار نادرستي داشته باشند نه به اين دليل كه والدينشان بيش از حد تسليم بوده اند، بلكه به اين دليل است كه والدين كودكان سخت يا پرخاشگر از تلاش براي كنترل فرزندان خود دست كشيده اند.